Deep blue

اون لحظه که توی جاده‌ی آفتابی و روشن و ساکت جزیره وقتی آبی دریا از دور دیده میشد رانندگی می‌کردی و توی سرت می‌خوند: «هیچ‌جا نمی‌خوام باشم جز اونجا.» 

ولی می‌دونستی که یک لحظه است و از یادت میره. فراموش میشه و می‌پره؛ مثل بوی دریا از روی موهات. 

About me
من این‌جا سکوتم رو می‌نویسم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان